نامگذاری سال 89 به نام «همت و کار مضاعف» از سوی رهبر فرزانه انقلاب اسلامی، اقدامات گستردهای را از جانب دستگاهها و مردم میطلبد که هرکدام باید به فراخور وظایف ذاتی خویش تلاشهای خود را مصروف دارند.
آنچه با توجه به گذشته بیم آن میرود، این است که برخی دستگاههای مسئول و تصمیمگیر، این حرکت بزرگ برای سازندگی و پویایی کشور را در تشکیل یک ستاد و ایجاد یک بوروکراسی موقت خلاصه کنند و با تشکیل چند جلسه با برخی از نمایندگان دستگاهها و در پایان یک گزارشگیری صوری و در نهایت امر، تولید یک کتاب آمار و عکس با چاپ نفیس، موضوع را خاتمهیافته تلقی کنند.
این حقیقتی است که متأسفانه در سالهای گذشته با این نامگذاریهای بجا و مناسب عمل شده است و قصد این نوشته نیز اشکالگیری و خردهگیری بر شخص و یا دستگاهی خاص نیست.
اما اهمیت موضوع کار و تلاش چیزی نیست که به سرنوشت دیگر نامگذاریها دچار شود و از طرفی همت مضاعف و کار مضاعف نه برای یکسال بلکه شعار روز و ماه و سال و... است و تا زمانی که فرهنگ ما عوض نشود و نه در ظاهر بلکه در عمل کار و تلاش را جدی نگیریم، نمیتوانیم در دنیای پرپیچ و رمز کنونی و در این کاروان پرسرعت که لحظهای غفلت صد و صدها سال راه را دور! میکند، به مقصد برسیم.
در این راه بهرهگیری از تجارب موفق دیگر کشورها سودمند است و اینکه چطور ظرف مدت چند دهه توانستند خود را در عداد کشورهای توسعهیافته درآورند، میتواند درسآموز باشد. فصل مشترک پیشرفت و توسعه این کشورها در بهرهگیری از عنصر «عقل» و ترویج «فرهنگ کار» بوده است.
عنصر عقل بر این تأکید دارد که چگونه سیستم اداره کشور طوری راهاندازی شود که راه هرگونه نفوذ و رانتخواری مسدود شود و تمام تلاش در جهت منافع ملی و حرمت و کرامت انسانی باشد و از طرفی ترویج «فرهنگ کار» بر این تأکید دارد که با تلاش و همت است که میتوان یک گام به جلو برداشت و با تنپروری و بیکاری و فرصتطلبی و نفوذ و دور زدن قانون نهتنها فرصت واقعی رشد و ترقی برای کسی ایجاد نشده است بلکه این عمل در فرهنگ عمومی، کاری مذموم و ناپسند تلقی میشود و از طرفی سیستم نظاممند کشور نیز که بهصورت مساوی با همه افراد برخورد میکند به محض هرگونه خلاف و دور زدنهای قانون به شدیدترین وجه برخورد میکند و راه نفوذ و تعدیگری به بیتالمال را میبندد.
بنابراین مخاطب مقام معظم رهبری همه مسئولان و مردم هستند و اینکه هرکسی در هر شغل و مسئولیتی که قرار گرفته کار خود را به نیکی و خوب انجام دهد؛ چرا که از قول پیامبر گرامی اسلام نقل شده است که خداوند دوست دارد بندهاش هرکاری را که انجام میدهد بهخوبی انجام دهد.
نکته فوق میتواند برای مردم که هرکدام در بخشی و قسمتی مشغول کار هستند، مفید باشد اما دستگاههای مسئول باید به صورت ویژه اهتمام خود را به فرهنگسازی و نظاممند نمودن زیرمجموعه معطوف کنند؛ بهطوری که هرکس به اندازه کاری که انجام میدهد، بهره و پاداش دریافت کند.
معنای این سخن این است که اصلاح امور باید از جانب بالاترین مقام مسئول هر دستگاه و ادارهای انجام گیرد. وقتی مدیر دستگاهی چندین شغل را برعهده گرفته که هیچکدام را نمیتواند بهخوبی به انجام برساند و یا فردی براساس امتیازات قومی، قبیلگی و حزبی برخلاف صلاحیتهای تجربی و علمی به مسئولیتی منصوب میشود، آیا این عمل ضایع کردن کار و تلاش و فرهنگ کار کارشناسی و تعهد و تخصص نیست؟
بهخوبی دیدیم در همین سالی که نام همت مضاعف و کار مضاعف نام گرفته است، فردی بدون تجربه که مسئولیت اطلاعرسانی و خبری داشته است بعد از برکناری به مسئولیت یک سازمان بزرگ خدمات فنی و مدیریتی منصوب میشود که جنس هیچکدام از این مسئولیتها کمترین قرابت و نزدیکی ندارند و تنها فصل مشترک این انتصابهای مشعشع، بیتجربه بودن این فرد است.
پس بهتر است مدیران دستگاهها به جای اینکه بهصورت صوری بهشعار کار مضاعف بپردازند و جزوات خوش آب و رنگ و تراکتهای رنگارنگ طراحی کنند، همت مضاعف و کار مضاعف را از خودشان آغاز کنند،
به همین یک شغلی که دارند بسنده کنند، مدیریت علمی و مدیریت بر قلبها را پیشه کنند و حرمت و کرامت انسانهایی را که به آنها مراجعه میکنند، پاس بدارند و بدانند که زیرمجموعه مدیریتی آنها، ایشان را بهعنوان الگوی عملی میشناسند و خروجی کار دستگاه متناسب با کار و وقتگذاری مدیر مربوطه نسبت مستقیم دارد.
پس گام اول این است که مسئولان از خودشان شروع کنند تا نتیجه فرهنگسازی کار را ببینند.
هرچند در زمینه فرهنگ کار گفته شود و نوشته شود اما تا زمانی که مدیر فلان دستگاه و اداره، چند جا عضو هیأتمدیره ، رئیس هیأتمدیره، مشاور، مدیرعامل، دانشجوی فلان دانشگاه و عضو هیأت علمی فلان مرکز آموزش عالی و مأموریت داخل و خارج کشور و جلسات ممتد و بیحاصل پیشه آن باشد، کاری انجام نمیگیرد.
پس در سال همت مضاعف و کار مضاعف بهتر است گام اول را مسئولان دستگاهها بردارند تا نتیجه حرکت خداپسندانه خود را ببینند.